رشد فزاینده فروشگاههای زنجیره ای؛ آفتی برای کسب و کارهای خرد و کوچک
این روزها تهیه کالاهای مصرفی خانوارها رنگ و لعاب دیگری به خود گرفته است و از سبک و سیاق سنتی خرید از بقالیهای محل به فرایندی رسیده است که مُبین تغییر سبک زندگی و گذار از سبک تولیدگری خانوارها به سمت مصرفگرایی افراطی است تا جایی که امروزه کوچکترین احتیاجات خانوادهها از فروشگاههای بزرگ عرضه کالا تامین میشود.
تعدادی ازمردم نیز شاکیاند که فروشگاههای زنجیرهای، تخفیفهای غیرواقعی و اغواگرایانه خود را تبلیغ میکنند و متولیان این مراکز فروش نیز مدعیاند که تخفیفهای آنها کاملاً واقعی و هدفشان مشتری مداریست؛ این در حالی است که با رشد فزاینده فروشگاههای بزرگ زنجیره ای باعث ایجاد اختلال در شبکه توزیع مویرگی توسط مغازه های کوچک خوار و بار فروشی هر محله و کوچه شده است.
البته شاید شیوع گسترده کرونا هم در دامن زدن به این قضیه بیتاثیر نباشد که نیاز روزافزون خانوادهها به تهیه متمرکز مایحتاجشان، آنها را بسوی مراکز و فروشگاههای بزرگ سوق داده است.
سابقه فروشگاههای زنجیرهای به سال ۱۳۴۰ و برادران اخوان کاشانی و فروشگاههای زنجیرهای بزرگ ایران برمیگردد و بعد از آن فروشگاههای دیگری از جمله “هایبر استار”، “هایپرمی”، “کوروش”، “رفاه” و “اتکا” شکل گرفت و در ۲ دهه گذشته نیز انواع فروشگاههای زنجیرهای مواد غذایی با نام “جانبو”، “شهروند”، “نشان” و “وین مارکت” بوجود آمدند، فروشگاههایی که مدعی این هستند که هدفشان صرفاً ارائه کالاهای ارزان قیمت، رفع نیازهای مردمی و رفاه حال مشتریان است.
حجم بالای مشتریان روزانه فروشگاههای زنجیرهای و دست به خرید بودن و کارت کشیدن های بی محابا و پُر شدن سبدهای فروشگاهها از یکسو و مصرف و مصرفگرایی و گسترش قارچگونه فروشگاههای زنجیرهای و شعبهای در سطح شهر از سوی دیگر؛ اگرچه به چرخه تولید و حمایت از کالاهای مصرفی و رفع نیاز خانوارها کمک میکند اما بطور قطع این نوع فروشگاهها و حرکت آنها بسوی اشاعه زندگی مدرن و رواج کالاهای پُر زرق و برق و شیک، بازار عمدهفروشان و خُردهفروشان محلی و کوچهها را تهدید، کساد و حتی نابود میکند.و سبک و سیاق اینگونه فروشگاه مبین زندگی مدرن و تجملاتی و بعضا برگرفته از مصرف گرایی غربی بوده که با ساده زیستی وآداب و رسوم و فرهنگ اسلامی سنخیتی ندارد. مهمترین ارمغان رواج این فروشگاهها و هایپرمارکت ها در حال رشد، تشدید مصرفگرایی و رفاهطلبی است تا جایی که در کنار عرضه کالاهای متعارف مصرفی و غذایی، برای جذب مشتری خود، غذاهای آماده و انواع سبزیهای پُخته هم به جمع عرضه کالاها پیوسته است.
با نگاهی به فروشگاههای زنجیرهای بخصوص در اواخر هفته و اوایل هر ماه، با رونق و شلوغی بازارهایی مواجه میشویم که نشان میدهد امروزه خرید مایحتاج خانه نه صرفاً برای رفع نیازهای ضروری بلکه به نوعی تفریح و سرگرمی برای اعضای خانوادهها تبدیل شده و حتی خیلی از آحاد مردم را، خواسته یا ناخواسته، تشنه خریدهای مازاد بر احتیاج خود کرده است، چنانکه در بدترین شرایط مبتلابه اقتصادی و بحران بهداشتی ناشی از شیوع ویروس کرونا، هجوم برای خرید از این فروشگاهها و خالی شدن قفسهها، حاکی از این است که کولهبار مردم با همین حقوقهای اندک و ناچیز، باز هم پُر است.
البته ناگفته نماند که قشر زحمتکش و کمبضاعت جامعه(کارگران) هنوز که هنوز است کمترین بهره را از این خریدها میبرند چرا که با وجود همه تخفیفها یا شبه تخفیفها، قدرت و توانایی مالی آنها بازهم اندک است.
برغم همه نکات مثبت اشتغالزایی، عرضه مستقیم کالا و خدمات، در دسترس بودن خرید، بازار رقابتی کالاهای مرغوب و ارزان، اما خرید از این بازارها، شاکیان زیادی هم دارد، کسانی که در بازار اغوای تبلیغاتی خرید از اینگونه فروشگاههای بزرگ مواجه میشوند و به یُمن کلی خرید از آنها، سود کلانی را عاید صاحبان اینگونه مراکز فروش میکنند بدوناینکه سود قابل قبولی نصیب خودشان شود.
کلام آخر؛ صاحبان فروشگاههای زنجیره ای باید مراقب باشند که با تاسیس فروشگاههای بزرگ و زنجیره ای در هر محله و خیابان، دچار سرنوشت بانک ها نشوند که بیشتر شعبات آن ها در آستانه ورشکستگی قرار گرفته اند به طوری که تعداد زیادی ازبانک ها؛ شعبات خود را تعطیل یا در هم ادغام کرده اند؛ بنابراین وجود قارچ گونه این فروشگاهها که بعضا با مشارکت های مردمی هستند، علاوه بر اینکه تهدیدی برای کسب و کار های کوچک به حساب می آیند و موجب کسادی و تعطیلی آن ها شده اند؛ باعث نشود که خودشان هم یکی پس از دیگری از گردونه رقابت خارج شوند و به ورطه ورشکستگی فرو روند.
ثبت دیدگاه